آثار

موضوعات مختلف دینی به ویژه اعتبارسنجی احادیث و گزارش‌های تاریخی

آثار

موضوعات مختلف دینی به ویژه اعتبارسنجی احادیث و گزارش‌های تاریخی

آثار


بایگانی
آخرین نظرات

المغبون لا محمود و لا مأجور

چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۵۶ ب.ظ

1. أخْبَرَنَا الْبَرْقَانِیُّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْقَاسِمِ الآبَنْدُونِیَّ، یَقُولُ: قَرَأْتُ عَلَى أَحْمَدَ بْنِ طَاهِرِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ إِسْحَاقَ أَبِی الْحَسَنِ الْبَغْدَادِیِّ بِهَا حَدَّثَکُمْ بِشْرُ بْنُ مَطَرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ، قَالَ: ابْتَاعَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ مِنْ رَجُلٍ فَمَاکَسَهُ، فَقُلْتُ: تُمَاکِسُ وَأَنْتَ ابْنُ عَمِّ رَسُولِ الله فَقَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی، عَنْ جَدِّی، عَنْ عَلِیٍّ، عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ:  الْمَغْبُونُ لا مَحْمُود وَلا مَأْجُور. (تاریخ بغداد، ج5، ص346)

از سفیان بن عیینة روایت شده است که گفت: جعفر بن محمّد (ع) از کسی چیزی خرید و در معامله چانه زد. [با تعجّب و از روی سرزنش] به او گفتم: تو پسر عموی رسول خدایی [مقصود از عمو، ابوطالب است] و با این حال چانه می‌زنی؟ گفت: پدرم از جدم از علی بن ابی طالب از رسول خدا (ص) روایت کرد که فرمود: المغبون لا محمود و لا مأجور [یعنی کسی که گول بخورد و سرش کلاه برود نه سزاوار ستایش است و سزاوار پاداش.]

2. عدة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ رَجُلٍ یُسَمَّى سَوَادَةَ قَالَ: کُنَّا جَمَاعَةً بِمِنًى فَعَزَّتِ الْأَضَاحِیُّ فَنَظَرْنَا فَإِذَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَاقِفٌ عَلَى قَطِیعٍ یُسَاوِمُ بِغَنَمٍ وَ یُمَاکِسُهُمْ مِکَاساً شَدِیداً فَوَقَفْنَا نَنْتَظِرُ فَلَمَّا فَرَغَ أَقْبَلَ عَلَیْنَا فَقَالَ أَظُنُّکُمْ قَدْ تَعَجَّبْتُمْ مِنْ مِکَاسِی فَقُلْنَا نَعَمْ فَقَالَ إِنَّ الْمَغْبُونَ‏ لَا مَحْمُودٌ وَ لَا مَأْجُور... (الکافی، ج‏4، ص496)

از سوادة روایت شده است که گفت: به همراه گروهی در منی بودیم. قربانی کمیاب و گران شده بود. دیدیم ابوعبدالله (امام صادق علیه السلام) بر سر گله‌ای ایستاده و برای گوسفندی نرخ تعیین می‌کند و بسیار چانه می‌زند. منتظر ایستادیم. هنگامی که خریدش تمام شد به ما رو کرد و فرمود: گمان می‌کنم از چانه زدن من تعجّب کرده‌اید؟! گفتیم: آری. فرمود: إنّ المغبون لا محمود و لا مأجور. [کسی که بر سرش کلاه برود نه سزاوار ستایش است و نه سزاوار پاداش.]

3. عدة من أصحابنا عن سهل بن زیاد عن علی بن أسباط عن علی بن أبی عبد الله عن الحسین بن یزید قال: سمعت أبا عبد الله ع یقول و قد قال له أبو حنیفة عجب الناس منک أمس و أنت بعرفة تماکس ببدنک أشد مکاسا یکون قال فقال له أبو عبد الله ع و ما لله من الرضا أن أغبن‏ فی‏ مالی‏ قال فقال أبو حنیفة لا و الله ما لله فی هذا من الرضا قلیل و لا کثیر و ما نجیئک بشی‏ء إلا جئتنا بما لا مخرج لنا منه. (الکافی، ج‏4، ص546)

روایت شده است که ابوحنیفة به امام صادق (ع) گفت: دیروز، در عرفه مردم از کار تو تعجب کرده بودند که بر سر نرخ شتر قربانی تا جایی که می‌شد چانه می‌زدی. امام فرمود: در این که بر سرم کلاه برود و در مالم ضرر کنم چه رضای خدایی است؟! ابوحنیفة گفت: نه به خدا سوگند در این هیچ رضای خدایی نیست؛ نه کم و نه زیاد! و ما هیچ اشکالی به تو نمی‌کنیم مگر آن که پاسخی می‌دهی که راه فرار نداریم.

4. أَخْبَرَنَاهُ أَبُو الْقَاسِمِ بْنُ السَّمَرْقَنْدِیِّ، وَأَبُو الْمَحَاسِنِ بْنُ الطَّبَرِیِّ، قَالا: أَنَا أَبُو الْحُسَیْنِ بْنُ النَّقُّورِ، أَنَا عِیسَى بْنُ عَلِیٍّ، أَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، نَا کَامِلُ بْنُ طَلْحَةَ، نَا أَبُو هِشَامٍ الْقَنَّادُ الْبَصْرِیُّ، قَالَ: کُنْتُ أَحْمِلُ الْمَتَاعَ مِنَ الْبَصْرَةِ إِلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَکَانَ یُمَاکِسُنِی فِیهِ، فَلَعَلِّی لا أَقُومُ مِنْ عِنْدهُ حَتَّى یهَبَ عَامَّتَهُ، فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، أَجِیئُکَ بِالْمَتَاعِ مِنَ الْبَصْرَةِ تُمَاکِسُنِی فِیهِ، فَلَعَلِّی لا أَقُومُ مِنْ عِنْدِکَ حَتَّى تَهَبَ عَامَّتَهُ، فَقَالَ: إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی یَرْفَعُ الْحَدِیثَ إِلَى النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: الْمَغْبُونُ لا مَحْمُودٌ، وَلا مَأْجُورٌ.قال أبو القاسم البغوی: هکذا حدثنا بهذا الحدیث، عن أبی هشام القناد، قال: کنت أحمل المتاع إلى الْحُسَیْن بْن عَلِیّ ابْن أبی طالب، فیماکسنی فیه. ویقال: إنه وهم من کامل، روى غیره عن هذا الشیخ، فقال: کنت أحمل المتاع إلى عَلِیّ بْن الْحُسَیْن. والله أعلم. ورواه أبو سعید الحسن بْن عَلِیّ العدوی، عن کامل، وزاد فیه: عَلِیّ ابْن أبی طالب إلا أنه جعله من روایة الحسن لا الْحُسَیْن، وقد تقدم فی ترجمة الحسن. (تاریخ دمشق، ج14، ص112)

از ابوهشام قنّاد بصری روایت شده است که گفت: از بصره برای حسین بن علی [یا حسن بن علی یا علی بن الحسین به اختلاف روایات] کالا می‌بردم و در قیمت آن با من چانه می‌زد؛ ولی گاه می‌شد که هنوز از نزد او برنخاسته‌ام همه‌ی آن اجناس را بخشش می‌کرد! یک بار به او گفتم: ای پسر رسول خدا (ص) از بصره برای تو کالا می‌آورم و در قیمت آن چانه می‌زنی؛ ولی گاه هنوز از کنار تو برنخاسته‌ام همه‌ی آن را انفاق می‌کنی! پاسخ داد: پدرم برای من از رسول خدا (ص) روایت کرد که فرمود: المغبون لا محمود و لا مأجور. [کسی که در معامله فریب بخورد و ضرر کند نه ستایش می‌شود و نه پاداش می‌برد]

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی