اندیشه کلامی بخاری
محمّد بن اسماعیل بخاری (194-256 ه.ق.)، نویسنده مهمّترین جامع حدیثیِ اهل سنّت، کتابی دارد به نام «خلق افعال العباد» که در آن به بیان دغدغههای فکری و اعتقادی خود پرداخته است؛ از جمله تأکید بر این که «خداوند مکان دارد، دیدنی است، حرکت میکند و هر کس منکر آن شود کافر است» و دیگر این که «قرآن مخلوق نیست». از مهمّترین دلائل بخاری بر نفی مخلوق بودن خداوند این است که «قرآن شامل اسمِ خداوند است.» به بخشی از استدلالات کتاب توجّه کنید:
حَدَّثَنَا مُحَمد بن عَبْد الله أبو جعفر البغدادی، قال : سمعت أبا زکریا یحیى بن یوسف الزمی، قال: کنا عند عَبْد الله بن إدریس... قال : لیس هؤلاء من أهل التوحید ، هؤلاء الزنادقة من زعم أن القرآن مخلوق فقد زعم أن الله مخلوق، یقول الله: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، فالله لا یکون مخلوقا، و الرحمن لا یکون مخلوقا، و الرحیم لا یکون مخلوقا ، و هذا أصل الزنادقة، من قال هذا فعلیه لعنة الله ، لا تجالسوهم، وَ لاَ تناکحوهم. (خلق أفعال العباد، ص4)
و قال بعض أهل العلم : إن الجهمیة هم المشبهة، لأنهم شبهوا ربهم بالصنم، و الأصم، و الأبکم الذی لا یسمع، و لا یبصر، و لا یتکلم، و لا یخلق و قالت الجهمیة: و کذلک لا یتکلم، و لا یبصر نفسه و قالوا: إن اسم الله مخلوق، و یلزمهم أن یقولوا إذا أذن المؤذن أن یقولوا : لا إله إلا [الله] الذی اسمه الله، و أشهد أن مُحَمدا رسول الذی اسمه الله، لأنهم قالوا: إن اسم الله مخلوق. و لقد اختصم یهودی و مسلم إلى بعض معطلیهم فقضى بالیمین على المسلم ، فقال الیهودی حلّفه بالخالق لا بالمخلوق، فإن هذا فی القرآن، و زعمت أن القرآن مخلوق فحلّفه بالخالق، فبهت الآخر، و قال: قُومَا حتى أنظر فی أمرکما، و خسر هنالک المبطلون. (خلق أفعال العباد، صص34 و 35)
خلاصه استدلال بخاری و مشایخش این است که اگر کسی بگوید: «قرآن مخلوق است.» پس آیات آن مانندِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم» هم باید مخلوق باشد؛ پس «الله» و «الرحمن» و «الرحیم» هم باید مخلوق باشند؛ در حالی که خدا مخلوق نیست.
وجه مغالطهی ایشان بسیار آشکار است. این افراد میان «اسم» و «مسمّی» خلط کردهاند. حرف آنها دقیقاً مانند این است که کسی بگوید: اگر بگوییم «قرآن سوزاننده نیست» یعنی آیهی «النّار ذات الوقود» هم سوزاننده نیست؛ و لازم میآید که «النّار» هم سوزاننده نباشد؛ در حالی که آتش سوزاننده است.
در مقابل، محدّثان شیعه همواره بر غیریّت اسم و مسمّی تأکید کردهاند (نک: الکافی، ج1، صص87 و 113 و 116 و ر.ک: التوحید للصدوق)
عجب آن که مشایخ اهل سنّت از سویی بین اسم و مسمّی خلط کرده و بر پایهی این خلط، دیگران را تکفیر کردهاند و از سوی دیگر حاضر به شنیدن بحث و تبیین و دفاع مخالف نیز نبوده و هر گونه بحث درباره غیریّت یا عینیّت اسم و مسمّی را مصداق بیدینی شمردهاند:
حدثنا خلف، نا الحسن، نا سعید بن أحمد بن زکریا، نا یونس بن عبد الأعلى قال: سمعت الشافعی یقول: إذا سمعت الرجل یقول: الاسم غیر المسمى أو الاسم المسمى فاشهد علیه أنه من أهل الکلام و لا دین له. (جامع بیان العلم و فضله، ص367، ابن عبدالبرّ)
این در حالی است که در روایات اهل بیت (ع) و خصوصاً امام صادق (ع) غیریّت اسم و مسمّی، بارها تبیین شده است.
بخاری همچنین اصرار دارد که اگر کسی مکان داشتن و دیدنی بودن خداوند را انکار کند، کافر است. او معتقد است «الرّحمن علی العرش استوی» باید بر معنای ظاهری حمل شود و برای اثبات عقیدهی خود به کلام بسیاری از بزرگان استشهاد میکند؛ مانند:
... و حذر یزید بن هارون من الجهمیة و قال: من زعم أن الرحمن على العرش استوى على خلاف ما یقرّ فی قلوب العامة فهو جهمی... (خلق افعال العباد، ص19)
او همچنین معتقد است خداوند از جایی به جایی میرود و به استدلال «فضیل بن عیاض» استشهاد میکند:
و قال الفضیل بن عیاض: إذا قال لک جهمی: أنا أکفر برب یزول عن مکانه، فقل: أنا أؤمن برب یفعل ما یشاء. (خلق أفعال العباد، ص 19)
حاصل استدلال این که خداوند هر کاری بخواهد میکند پس میتواند جابجا شود.
پاسخ این مغالطه نیز بسیار روشن است. این سخن مانند این است که کسی بگوید: خدا هر چه بخواهد میکند پس اگر بخواهد خودکشی میکند. پر واضح است که محالات ذاتی و اموری که مستلزم نقص است، از موضوع و مفهوم قدرت خارج است. جابجایی از اموری است که اوّلا در حقّ خداوند محال ذاتی است و قدرت بر محال بیمعنا است و ثانیاً کمال نیست تا نفی آن مستلزم عجز باشد؛ بلکه نقص ذاتی است و نفیِ مطلق آن مستلزم کمال و قدرت است.