تحریف مغرضانه روایات در آثار امیرمعزی
در بررسی آثار محمدعلی امیرمعزی به مواضع متعددی برخورد میکنیم که بدون رعایت امانتداری، نقلها دچار تحریف زیاد شده است.
برای نمونه، در کتاب «تشیع، ریشهها و باورهای عرفانی» پس از ادعای پیوند اعتقادی میانِ تشیع و فرهنگ ایران باستان، مینویسد:
«بگذارید به چند مثال بسنده کنیم: حدیثی که بر اساس آن، کتاب آسمانی زرتشت دارای ۱۲۰۰۰ جلد است و حاوی تمام علوم، و علی (ع) به عنوانِ آشنای نهایی این کتاب ...» (تشیع، ریشهها و باورهای عرفانی، ص۱۰۰).
امیرمعزی برای این حدیث به ۵ منبع (الکافی، أمالی الصدوق، التوحید، الفقیه و تهذیب الأحکام) ارجاع داده و سپس نوشته است:
«اشاره به حضرت علی به عنوان عالم به علوم زرتشتی در کتابهای سنی هم یافت میشود.»
و سپس به الخراج ابویوسف و مصنف عبدالرزاق ارجاع داده است (تشیع، ریشهها و باورهای عرفانی، ص۱۳۴_۱۳۵).
یکایک این ارجاعات را بررسی و با ادعای امیرمعزی مقایسه کردیم. نتیجه این بود که گزارش امیرمعزی سرتاپا تحریفشده است! لازم به تذکر است که متن فارسی را با متن ترجمه انگلیسی [۱] (ص۹۷) مقایسه کردیم و معلوم شد اشکالات از جانب مترجم فارسی نیست.
۱. ظاهراً بدون استثنا آدرسهای ذکرشده برای حدیثی که امیرمعزی به آن اشاره کرده، غلط است و در نشانیهای مذکور از چاپهای موردنظر یا حتی نزدیک به آنها، هیچ حدیث مرتبطی یافت نمیشود. بعضاً اطلاعات کتابشناسی هم مغلوط و آشفته است. به علت نامعلومی، مشکل آدرسدهی غلط در مواضع بسیاری از کتابهای امیرمعزی دیده میشود که خواننده را با سختی و سرگردانی روبرو میکند. به هر حال ما سعی کردیم با جستجو، حدیث موردنظر را در غیر نشانیهای ذکرشده بیابیم. مقصود امیرمعزی دو حدیث درباره جزیه مجوس است: یکی حدیثی از امام صادق (ع) (الکافی، اسلامیة، ج۳، ص۵۶۷؛ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۳) و دیگری حدیث ذعلب (أمالی الصدوق، ص۳۴۳؛ التوحید، ص۳۰۶) و نیز متنی در من لا یحضره الفقیه شبیه روایت امام صادق (ع) (الفقیه، ج۲، ص۵۳) [۲]. در این کتابها موضع دیگری که به ادعای امیرمعزی مربوط باشد یافت نشد.
۲. با دقت در متن این احادیث میبینیم که تقریباً هیچ مطابقت و ارتباط واقعی با ادعای امیرمعزی ندارند! حدیث ذعلب درباره اندازه کتاب مجوس ساکت است و تنها در حدیث امام صادق (ع) و متن صدوق آمده است: «فِی اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ جِلْدِ ثَوْرٍ» (الکافی، ج۳، ص۵۶۷؛ الفقیه، ج۲، ص۵۳) که البته این نیز با مفهوم امروزی جلد که در برداشت امیرمعزی آمده متفاوت است.
۳. در هیچ یک از سه متن نیامده است که کتاب پیامبر مجوس «حاوی تمام علوم» بود! امیرمعزی این ادعا را از پیش خود افزوده است!!
۴. در هیچ یک از این سه متن «علی (ع) به عنوان آشنای نهایی این کتاب» معرفی نشده است! در حدیث امام صادق (ع) و متن صدوق اصلاً نامی از امیرالمؤمنین (ع) نیامده است! در حدیث امام صادق (ع) تنها به حدیثی از رسول خدا (ص) استناد شده است. در حدیث ذعلب نیز، تنها ماجرای انحراف پادشاه مجوس و تحریف دینشان از زبان امیرالمؤمنین (ع) نقل شده و به آشنایی امیرالمؤمنین (ع) با محتوای کتاب مجوس یا حتی چگونگی اطلاع امیرالمؤمنین (ع) از این داستان هیچ گونه اشارهای نشده است!
۵. در هیچ یک از این متون نامی از زرتشت نیامده و در متن صدوق نیز نام پیامبر مجوس، «دامسب» ذکر شده است.
۶. در هیچ یک از این احادیث نشانهای بر پیوند تشیع با ایران باستان و انتقال عقاید مجوس دیده نمیشود؛ بلکه همگی در مقام بیان علت جزیه گرفتن از مجوس و دربردارنده ذم و تقبیح آنها است. در حدیث امام صادق (ع) آمده است: «أَنَّ الْمَجُوسَ کَانَ لَهُمْ نَبِیٌّ فَقَتَلُوهُ وَ کِتَابٌ أَحْرَقُوهُ». در حدیث ذعلب نیز پس از شرح پیدایش بدعت مجوس در ازدواج با محارم، پیامد آن چنین بیان شده است: «فَمَحَا اللَّهُ مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ رَفَعَ عَنْهُمُ الْکِتَابَ فَهُمُ الْکَفَرَةُ یَدْخُلُونَ النَّارَ بِلَا حِسَابٍ وَ الْمُنَافِقُونَ أَشَدُّ حَالًا مِنْهُم». امیرمعزی از کجای این روایات، پیوند تشیع با مجوس را برداشت کرده است؟!!!
۷. این که امیرمعزی با استناد به الخراج و المصنف مدعی شده: «اشاره به حضرت علی به عنوان عالم به علوم زرتشتی [۳] در کتابهای سنی هم یافت میشود» بسیار عجیب است.
بنابر روایت عبدالرزاق، وقتی درباره گرفتن جزیه از مجوس اختلاف شد، امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «وَاللَّهِ مَا عَلَى الْأَرْضِ الْیَوْمَ أَحَدٌ أَعْلَمُ بِذَلِکَ مِنِّی، إِنَّ الْمَجُوسَ کَانُوا أَهْلَ کِتَابٍ یَعْرِفُونَهُ وَعِلْمٍ یَدْرُسُونَهُ» سپس شبیه همان داستان موجود در روایت ذعلب را درباره پیدایش ازدواج با محارم نقل کرده است. (مصنف عبد الرزاق الصنعانی، ۶/ ۷۰).
نقل ابویوسف نیز مربوط به جزیه است که در آن آمده است: «قَالَ عَلیّ رَضِی الله عَنهُ: وَأَنَا أَعْلَمُ النَّاسِ بِهِمْ، کَانُوا أَهْلَ کِتَابٍ یَقْرَأُونَهُ، وَعِلْمٍ یَدْرُسُونَهُ؛ فَنُزِعَ مِنْ صُدُورِهِمْ.» (الخراج لأبی یوسف، ص۱۴۳)
واضح است که «اعلم بودن» امیرالمؤمنین (ع) در این دو روایت مربوط به آگاهی امیرالمؤمنین (ع) از حکم مجوس و علت اهل کتاب شمرده شدن آنها است!! امیرمعزی به طرز عجیبی این معنای ساده و روشن را به «رازآشنایی و آگاهی امیرالمؤمنین (ع) به معارف و علوم زرتشتیان» تحریف کرده تا از این طریق ادعای خود مبنی بر انتقال فرهنگ مجوس به تشیع را به کرسی بنشاند!!
...........................
[1] The Spirituality of Shiʿi Islam Beliefs and Practices, The Institute of Ismaili Studies, London, 2011.
[۲] نشانیها مربوط به چاپهای موجود در نرمافزار جامع الأحادیث نور و المکتبة الشاملة است.
[۳] ترجمه انگلیسی را میتوان به گونه دیگری نیز فهمید اما در مجموع، هدف، پیوند دادن امیرالمؤمنین (ع) با فرهنگ ایران باستان است که به هیچ وجه از این گزارش برنمیآید.