اتهام عمومی غالیان در نقل روایات
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عمیدرضا اکبری
بنا بر پژوهشهایی، در نگاه بسیاری از عالمان امامیه صرف فساد مذهب موجب رد روایت راوی نیست (نک: اکبری، رساله اختلافات قدما و متأخران امامیه در تضعیفات رجالی، بخش2-3-1-1 و 4-3؛ مباحث نسبت اخبار عامه و فرق با سنت حدیثی امامیه). رجالیان متقدم امامیه و بسیاری از محدثانشان تا بیشتر متأخران (غیر از عالمان مکتب حله، نک: اکبری، رساله، 5-3-1) چنین دیدگاهی را ترجیح میدادند، هرچند شرایط و میزان روایت هر یک از ایشان از راویان غیر امامی نیازمند بحثی مفصل است.
با این حال نگاه این عالمان در خصوص غالیان متفاوت بوده است. رجالیان متقدم غالی بودن راوی را از عوامل ضعف حدیثی –و نه فقط اعتقادی- او نیز میشمردند. و هیچ یک از راویان را همزمان توثیق و متهم به غلو نکردهاند؛ مگر یک مورد بنا بر بیشتر نسخ رجال کشی (نشر دانشگاه مشهد، ص531). البته نسبت غلو راویانی چون عبد الرحمن بن حجاج (دیاری، جریان شناسی غلو و غالیان در رجال نجاشی، ص56) و یا ابان بن عثمان نتیجه برداشت نادرست از کلمات رجالیان است. (نیز نک: قاموس الرجال، ج1، ص114)
شیخ طوسی میگوید امامیه اخبار راویان را -برخلاف اخبار دیگر فرق- تنها در صورتی قابل عمل میدانستند که راوی دوران استقامت داشته باشد (طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج1، ص151)، شیخ صدوق و مفید و طوسی در مواضع بسیاری از آثارشان روایت راوی را به خاطر غلو راوی طرد کردهاند (نمونه: من لا یحضره الفقیه، ج1، ص290؛ المسائل السرویة، ص38؛ تهذیب الأحکام، تحقیق خرسان، ج9، ص204).
اینکه محدثان تا چه حد به این نکته ملتزم بودهاند، باید در جای دیگری بررسی شود. ولی در اینجا برای ما همین در خور توجه است که ترک کلی اخبار غلات دست کم از لحاظ نظری رایج بوده است. حال جای این سوال است که تفاوت غلو با دیگر انحرافهای مذهبی چیست که موجب تغییر اساسی در داوری پیشینیان نسبت به مرویات راوی میشود؟ به نظر میآید وجوه مختلفی در تأیید دیدگاه ایشان قابل ارائه است:
🔹روایات امامی متعددی در نهی از غلات و اخبارشان، و دستور به تکذیب غالیان و پرهیز از ایشان داریم؛ چنانکه در روایات بسیاری بر شدت دروغگویی ایشان تاکید شده است (نمونه: رجال الکشی، ص224؛ ص529/ ح1012؛ الکافی، ج8، ص254؛ الأمالی للطوسی، ص415 ؛ عیون أخبار الرضا ع، ج2، ص203/ ح4). گرچه اصراری بر اطلاق کلی این روایات نداریم؛ ولی به هر حال این تعابیر عمومی در مواجهه نخست دست کم موجب تردید جدی در تک تک روایات متفرد راویان غالی میشود.
🔹با فحص میدانی در بررسی روایات غالیان، درمییابیم که در منابع ایشان شدت دروغپردازی بسیار گستردهتر از بسیاری دیگر فرق متقدم اسلامی است؛ تا آنجایی که در بعضی از کتب اختصاصی غالیان فضای روایات، آنقدر متفاوت با فضای دیگر فرق از جمله امامیه و زیدیه است که گویی روایاتاش متعلق به دین دیگری است. مثلاً نصیریه روایات بسیار و مفصلی در زمینههایی مانند تناسخ، الوهیت ائمه ع و انکار شهادت امامان ع دارند، که به کلی در تضاد با قرآن یا ضروریات تاریخ است.
نگاه بسیار منفی رجالیانی مانند نجاشی و ابن غضائری و کشی به غالیان بیتردید متاثر از تجربه ایشان از روایات غالیان نیز هست.
🔹 بعضی از مبانی غالیان به روشنی در تشدید دروغپردازی آنان موثر بوده است. به طور خاص میتوان به بررسی نگاه غالیان در بحث اباحیگری، شهادت زور و نگاه ویژه ایشان در تقیه پرداخت. روشن است که وقتی غالیان ابحاث بسیار مفصلی در مورد اباحه خمر و ملاهی در کتب خود آورده، و در مهمترین آثارشان، انجام آن را به خود انبیای الهی نیز نسبت دادهاند (خصیبی، رستباشیه، 2006، ص54)، به طور معمول از چنین افرادی به ویژه در جامعه ناهمسو با ایشان کمتر باید توقع وثاقت داشت.
شهادت زور نیز از موارد روشن تجویز دروغ گویی در میان غالیان است، که گزارشهای آن هم در منابع نخستین غلات آمده (نمونه: الهفت الشریف، 2006م، ص305-306؛ الأظلة و الأشباح، 2016م، ص20؛ حقائق اسرار، ابن شعبه، 2006م، ص164) و هم درگزارشهای فرق دیگر از ایشان (بصائر الدرجات، ج1، ص527؛ المقالات و الفرق، ص50-51؛ اختلاف الفقهاء مروزی، ص563 به نقل از شافعی؛ دعائم الإسلام، ج1، ص49؛ البدء والتاریخ، ج5، ص131؛ نیز نک: الغیبة، طوسی، ص409؛ الکفایة، خطیب، ص120، 126).
همچنین نوع دیدگاه غالیان در مورد تقیه موجب میشود که ایشان کل زندگی ائمه ع را و نقش بازی کردن تصور کنند، و گفتن خلاف واقع را منحصر در ضرورت نمیدانند. در نگاه ایشان لعنها و برائتهای ائمه ع نسبت به سران غلو کاملاً از اعتبار میافتد؛ زیرا دست خود را در توجیه آن بسیار باز میبینند. چنانکه روایات توحیدی ائمه ع و نفی تشبیه و امثال آن را به معانی کاملاً غالیانه تأویل میبرند. این حد از بیاعتبار ساختن ظاهر در روایات غالیان تردید جدی میآفریند.
منبع: کانال غلوپژوهی