درباره کتاب مناقب العترة منسوب به ابن فهد حلّی
در برخی از آثار معاصر کتاب «مناقب العتره» به ابنفهد حلّی نسبت داده شده است؛ اما در مصادر متقدّم اثری از آن دیده نمیشود.
آقابزرگ دراینباره مینویسد: «و قد نقل الملا ابوالحسن المرندی تلمیذ الفاضل الشرابیانی فی کتابه دلائل براهین الفرقان عن کتاب مناقب العترة و نسب تالیفها الی احمد بن فهد لکنی لم اطلع علی مصدر آخر له.» (طبقات اعلام الشیعه، ج۴، ص۱۰ _بخش الضیاء اللامع)
و نیز مینویسد: «مناقب العترة للشیخ أحمد بن فهد الحلی، ینقل عنه المولى أبو الحسن المرندی المعاصر فی دلائل براهین الفرقان.» (الذّریعة، ج۲۲، ص۳۳۰)
علاوه بر «دلائل براهین الفرقان» در کتاب «نورالآفاق» و «تفسیر اثناعشری» نیز مطالبی به کتاب مناقب العترة نسبت داده شده است که در ادامه میآوریم.
۱. دلائل براهین الفرقان
این کتاب را ابوالحسن بن محمد النجفی المرندی در سال۱۳۴۱ ه.ق در ردّ مشروطه نوشته است و در آن به مجلس شورای ملّی تاخته و آن را با دارالندوة، سقیفه بنیساعده، شورای ششنفره عمر بن خطّاب و ... مقایسه کرده و به دفاع نسبی از سلطنت، مخالفت با غربزدگی و مظاهر آن مانند روزنامهها و موضوعات مرتبط دیگر پرداخته است. تصویر نسخه چاپ سنگی این کتاب در سایت کتابخانه آستان قدس رضوی موجود و قابل مطالعه است.
درباره آثار ابوالحسن مرندی در آینده توضیحات مفصّلی ارائه خواهد شد؛ امّا اجمالاً باید گفت کتابهای او معدن جعل، تخلیط و تطبیق در جهت مبارزه با مشروطه و دفاع از خطّمشی شیخ فضل الله نوری است؛ تا آن جا که چند روایت جعلی صریح درباره شیخ فضلالله و به دارآویختن او آورده است که در آینده بررسی خواهد شد؛ انشاءالله.
او در کتاب «دلائل براهین الفرقان» مینویسد:
«... چنان که عدهای از مؤلفین معاصرین به این حقیر نقل فرمودند که در کتاب مناقب العترة ابن فهد حلّیعلیهالرحمه از حذیفه یمانی که از اصحاب خاص حضرت رسالت بود روایت می کند از حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و آله _مصنف این وجیزه گوید عین این خبر مناقبالعترة را دیدهاند و نظر به فرمایش مجلسی لا نحکم ببطلانه و ذلک شأن المحدث و بنا به روایت جابر بن عبدالله انصاری که سمعت علی بن الحسین انه قال: فمن انکر شیئاً من امورنا و رده فقد رد علی الله جل اسمه و کفر بآیاته و انبیائه یا جابر من عرف الله تعالی بهذه الصفة فقد اثبت التوحید لأن هذه الصفة موافقة لما فی الکتاب المنزل و مؤید این خبر است خبر منتخب البصائر و فصل الخطاب از حضرت صادق آل محمد علیه السلام که قریباً در ذیل مذکور خواهد شد؛ لهذا عین خبر مناقب العترة را که مصداقش اظهر من الشمس و ابین من الامس است و انکارش جرأة علی الله و عداوت بر محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله است نقل می نماید_ حذیفه یمانی از حضرت رسالت پناه ص روایت میکند که فرمود: الویل الویل لأمّتی من الشوری الکبری و الشوری الصغری. سئل ص فی تعیینهما؛ قال صلی الله علیه و آله: الشوری الکبری تنعقد فی فی بلدی بعد وفاتی لغصب خلافة اخی و حق بنتی و الصغری تنعقد فی الغیبة الکبری فی الزوراء لتغییر سنتی و تبدیل احکامی ...» (دلائل براهین الفرقان، صص۸۸ و ۸۹، چاپ سنگی، موجود در کتابخانه آستان قدس)
مرندی، سپس الزوراء را بر شهرری و تهران تطبیق کرده و بدین منظور از روایت جعلی دیگری نیز مدد میجوید که انشاءالله در جای خود بررسی خواهد شد.
این که در میانه دعواهای دامنهدار مشروطه، روایتی با این لفظ سست و محتوای نهچنداندرست پیدا شود و به کتابی نادیده و ناشنیده نسبت داده شود؛ محملی ندارد مگر جعل و دروغ.
مرندی در فجائع الدهور نیز همین روایت را بدون ذکر منبع آورده است:
"و دیگر مجلس شورای ملی که در دارالخلافه طهران منعقد شده چنانچه خاتم پیغمبران صلی الله علیه و آله فرموده: الویل الویل لامتی..." (جلد دوم دلائل براهین الفرقان در بطلان نواسخ القرآن مسمّی به فجائع الدهور فی انهدام القبور در علائم الظهور، ص۵۷، نسخه چاپ سنگی آستان قدس رضوی)
گفتنی است ابوالحسن مرندی در شهرری میزیست و در همان جا از دنیا رفت و در چندقدمی ضریح حضرت عبدالعظیم (ع) دفن شد. هماکنون سنگ قبر او با این عبارات نمایان است: «حجة الاسلام جامع المعقول و المنقول الحاج شیخ ابوالحسن مجتهد مرندی، سوم محرم الحرام ۱۳۴۹»
در آغاز کتاب لوامع الانوار آمده است: "هذا کتاب مستطاب لوامع الانوار فی مصائب و نوائب سبط رسول الله المختار ... از تالیفات مفتاح فلاح المفلحین ... حاجی شیخ ابوالحسن مجتهد مرندی مدظله العالی است هنگامی که در سنه ۱۳۳۰ هجری در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام شرف اقامت و در خانه عالیجناب ... حاجی اسدالله ولد مرحوم غلامرضا منزل داشتند اتمام و اختام پذیرفت. حرّره الحقیر الجانی محمدابراهیم الملقب بافتخارالممالک ابن مرحوم باباخان ..." (آغاز جلد چهارم کتاب نورالانوار المسمی بلوامع الانوار فی بیان مصائب سبط محمد المختار، نسخه سنگی کتابخانه آستان قدس رضوی)
در متن کتاب دلائل براهین الفرقان نیز به سکونت او در شهرری اشاره شده است؛ آن جا که مقالهی شیخ عبدالرحیم پسر حجة الاسلام صاحب الفصول را آورده است. در این متن که به درخواست مرندی، در ماه شوّال ۱۳۴۱ه.ق. نوشته شده است، آمده: «... الحاج شیخ ابوالحسن المرندی ... از زاویه مقدسه امامزاده واجب التعظیم حضرت عبدالعظیم علیه السلام به شهر طهران آمده و به منزل این احقر تشریف آوردند ...» (دلائل براهین الفرقان، برهان هشتم، صص۴۶ و ۴۷)
مرندی در همین کتاب از وضع بازار شهرری گلایه کرده است: «... شرابفروشی سرایت به بازار بلده عبدالعظیم ع [کرده] که به فرمایش صادق آل محمد ص و ثامن ائمة ع عبدالعظیم أمان لأهل الری کما أن موسی بن جعفر أمان لأهل بغداد...» (دلائل براهین الفرقان، ص۴۴)
این روایت عمداً جعل نشده باشد، حاصل خلط و اشتباه بوده و اصل آن حدیثی است که ابوعمرو کشّی درباره زکریا بن آدم نقل کرده است: «حدثنی محمد بن قولویه، قال: حدثنا سعد بن عبد الله بن أبی خلف، عن محمد بن حمزة، عن زکریا بن آدم، قال، قلت للرضا علیه السلام: انی أرید الخروج عن أهل بیتی فقد کثر السفهاء فیهم، فقال: لا تفعل فان أهل بیتک یدفع عنهم بک، کما یدفع عن أهل بغداد بابی الحسن الکاظم علیه السلام.»
نمونه دیگر از تحریف عمدی، یا اشتباه جاهلانه، روایتی است که در مذمت مشروطهخواهان شهرری آورده است: «إِنَّ أَهْلَ الرّیِّ یَمُوتُونَ عطشانا و یَدْخُلُونَ فی القبر عطشانا و یحشرون من القبر عطشانا!!» (دلائل براهین الفرقان، ص۱۱۶)
اصل این روایت در عقاب الاعمال صدوق و درباره مشروبخواری است: «أَبِی ره عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مَرْوَکِ بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله (ع) أَنَّهُ قَالَ مَنِ اکْتَحَلَ بِمِیلٍ مِنْ مُسْکِرٍ کَحَلَهُ الله عَزَّ وَ جَلَّ بِمِیلٍ مِنْ نَارٍ قَالَ إِنَّ أَهْلَ الرِّیِّ فِی الدُّنْیَا مِنَ الْمُسْکِرِ یَمُوتُونَ عِطَاشاً وَ یُحْشَرُونَ عِطَاشاً وَ یَدْخُلُونَ النَّارَ عِطَاشاً.» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۴۳)
مرندی عباراتی از حدیث را انداخته و «الری» را به معنای «شهرری» گرفته، در حالی که در این جا به معنای «سیراب شدن» است!!
از این دست تحریفات در آثار مرندی بسیار است که در فرصت مناسب به آن خواهیم پرداخت. به هر حال با توجّه به فضای سیاسی شهرری در دوره مشروطه عجیب نیست که در آنجا روایاتی در ذمّ مشروطه جعل و منتشر شده باشد.
محمدعلی طباطبایی حسنی پس از نقل روایت شورای کبری و صغری و نسبت دادن آن به مناقب العترة مینویسد: «و مثله عن دلائلالنبوة لإبن فهد ایضاً»!! (مائتان و خمسون علامة، ص۱۳۰) کتاب دلائل النبوه نیز مانند «مناقب العترة» از آثار نادیده و ناشنیده منسوب به ابنفهد است.
«حدیث شریف کساء با سند صحیح که لم یسبقه سابق و لا یلحقه لاحق از طرق عامه و خاصه مرسلاً و معنعناً با اضافات نسخ و تعیین تولد و وفات حضرت عبدالعظیم ع و ...»
اشکالات لفظی و محتوایی متن عربی، از قرائن جعلی بودن آن است. ضمناً در ترجمه فارسی، سال ۱۷۳ را در امامت امام رضا (ع) شمرده که نادرست است و در امامت امام کاظم (ع) واقع میشود.
3. تفسیر اثناعشری
این تفسیر را حسین بن احمد شاهعبدالعظیمی نوشته است. او نیز متولّد شهرری و پدرش خزانهدار حرم حضرت عبدالعظیم بود (تفسیر اثناعشری،ج۱۰، ص۲۸۴) و خود در حرم آن جناب به اقامه جماعت و تفسیر و تبلیغ میپرداخت و سرانجام در همان جا مدفون شد. تألیف این کتاب مدّت ۳۶ سال به طول انجامیده و در ۲۹ شوال ۱۳۸۰ ه.ق به پایان رسیده است. (تفسیر اثناعشری، ج۱۴، ص۴۰۰)
او در دو موضع همان روایت مذمّت شورای کبری و صغری را به مناقبالعترة نسبت داده؛ ولی منبع واسطه را ذکر نکرده است. (تفسیر اثناعشری، ج۲، ص۲۸۷ و ج۱۱، ص۴۳۶)
علاوه بر آن در جای دیگر مینویسد: «مناقب العترة- حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام به ابن الکوّا فرماید: مائیم اصحاب اعراف، و ما مىشناسیم انصار خود را به علاماتشان. و ما اصحاب اعرافیم که شناخته نشود خدا مگر به معرفت ما. و ما اصحاب اعرافیم که خداى تعالى وقوف مىدهد ما را بر صراط، پس داخل بهشت نشود هیچکس مگر آنکه او ما را و ما او را بشناسیم، و داخل جهنم نشود هیچکس مگر آنکه انکار ما کند و ما او را انکار کنیم اگر خدا مىخواست، مىشناساند خود را به مردم، و لکن مقرر فرموده ما را ابواب معرفت و صراط و وسیله و وجه، آنچنانى که از آن معرفت یابند، پس هر که عدول کند از ولایت ما و تفضیل دهد بر ما غیر ما را، بتحقیق از صراط به جهنم برو درافتند. (تفسیر اثنا عشری، ج۴، ص۷۶)
نتیجه
بنابراین تا این جا چهار مطلب منسوب به کتاب مناقب العترة یافتیم که همگی توسّط رجال شهرری و آخوندهای حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نقل شده است. در جعلی بودن سه نقل نخست تردیدی نیست و نقل سوم نیز ممکن است جعلی یا ناشی از اشتباه باشد. به هر حال میتوان ظن قوی یا اطمینان داشت که عنوان جعلی کتاب مناقب العترة و مطالب منسوب به آن در فضای شهرری وضع شده است.
- ۹۷/۰۷/۱۲
سلام.احسنت