آثار

موضوعات مختلف دینی به ویژه اعتبارسنجی احادیث و گزارش‌های تاریخی

آثار

موضوعات مختلف دینی به ویژه اعتبارسنجی احادیث و گزارش‌های تاریخی

آثار


بایگانی
آخرین نظرات

نقد سه دقیقه در قیامت (1)

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۹، ۰۸:۵۴ ب.ظ

بسم الله الرحّمن الرّحیم

          با توجه به رواج گسترده کتاب سه دقیقه در قیامت و کتاب شنود، از انتشارات ابراهیم هادی برآن شدیم تا به تدریج این دو کتاب را نقد کنیم.کتاب سه دقیقه در قیامت، سرگذشت کسی را بازگو می‌کند که ادّعا شده از دنیا رفته و به عالم برزخ و قیامت پانهاد و سپس به دنیا بازگشته است. چنان که در تصویر زیر می‌بینید، در این کتاب آمده است:

«همان موقع یکی از دوستان، با برادرم تماس گرفت و می‌خواست برای ملاقات من به بیمارستان بیاید. اما همین که به فکر او افتادم، چنان وحشتی کردم که گفتنی نیست. به برادرم گفتم هرطور شده به او بگو نیاید. من ابتدا فقط با نگاه، متوجه باطن افراد میشدم، اما حال... این شخصی که میخواست به بیمارستان بیاید مشکلات شدید اخلاقی داشت. او با داشتن سه فرزند، هنوز درگیر کارهای خلاف اخلاقی بود و باطنی بسیار آلوده داشت. اما بدتر از آن، مشاهده کردم که فرزندانش که الآن خردسال هستند، در آینده منبع فساد و آلودگی شده و از پدرشان باطنی آلوده‌تر خواهند داشت! علت این مطلب هم مشخص بود. ازدواج این مرد با زنش مشکل داشت. آنها به هم حرام بودند و این فرزندان، ناپاک به دنیا آمده بودند! من حتی علت این موضوع را فهمیدم. این مرد، قبل از ازدواج با همسرش، با خواهر همسرش رابطه نامشروع داشت و این مسئله هنوز ادامه داشت و همین باعث این مشکل شده بود (1). [پاورقی:] 1 .بنا به نظر برخی مراجع، اگر پسری با یک دختر یا پسر دیگر، رابطه نامشروع داشته باشد، حق ازدواج با خواهر او را ندارد و ازدواج آنها باطل است.» (سه دقیقه در قیامت، ص81-82، چاپ14، انتشارات شهید ابراهیم هادی).

ادّعایی که در متن کتاب و پاورقی آن شده، کاملاً بر خلاف فتاوای مراجع است. طبق فتوای همه مراجع، اگر کسی با زنی زنا کند، ازدواج او با خواهر آن زن حرام نیست و حتی بنا بر فتوای بیشتر آن‌ها، رعایت عدّه نیز لازم نمی باشد. حکم مسأله را می‌توانید در رساله‌ها ببینید؛ به عنوان نمونه سید محمد کاظم یزدی می‌نویسد: «إذا زنى بإحدى الأختین جاز له نکاح الأخرى فی مدة استبراء الأولى...» (العروة الوثقى، ج5، ص552).

          بعد از آن که این اشکال منتشر شد، آقای محسن عمادی نویسنده کتاب، مدّعی شد که این را از دو تن از مراجع استفتاء کرده است، اما وقتی از او خواسته شد نام آن دو مرجع را ببرد با وجود گذشت مدت زمان زیاد، هیچ پاسخی نداد. پس از آن آقای مصطفی امینی خواه، شارح کتاب سه دقیقه در قیامت در صوتی به این اشکال پاسخ داد که این بخش از صوت ایشان در زیر آمده است. او در این صوت اعتراف می‌کند که برخی از فضلا پیشنهاد داده‌اند که انتشارات شهید ابراهیم هادی، کتاب را خمیر و از مردم رسما عذرخواهی کند:

فایل صوت:   

لینک صوت:

https://t.me/gholow2/1929

        متأسفانه آقای مصطفی امینی‌خواه نه تنها نتواستند اشکالات را پاسخ بدهند، بلکه نشان دادند شناخت صحیحی از احکام ابتدایی شرعی ندارند و مشکلات کتاب را بیش از پیش نمایان ساختند. در این صوت کوتاه ایشان دچار چندین اشتباه شده اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1. اشتباه نخست

آقای امینی‌خواه در دقیقه 18 صوت بالا در هنگام نقل و شرحِ کلام آیت الله شبیری زنجانی (کتاب نکاح، 8/ 3/ 1380، درس 313) می‌فرمایند: «... اگر کسی شبهةً با زنی مباشرت کند، در خلال عده‌اش می‌تواند با خواهر وی ازدواج کند... وقتی این جوری گفته می‌شود یعنی بحث شبهه است؛ یعنی اصلاً در خود شبهه، بحث است؛ زنا که واضح است. اگر با کسی زنا کرد که نمی‌تواند با خواهرش ازدواج کند... ولی بنا بر احتیاط مستحب باید تا پایان ایام عده خصوصاً در صورتی که شبهه از طرف مرد و زنا از سوی زن باشد صبر کند. باز احتیاط مستحب است. احتیاط مستحب هم چی؟ باید عمل کرد دیگر!... تازه شبهه بوده نه زنا و نه زنایی که هنوز ادامه دارد!... همه مراجع همین را می گویند. شما بروید بگردید ببینید مگر غیر از این می شود پیدا کرد؟»

آقای امینی‌خواه در حالی منتقد را به نفهمیدن متنِ عربی عروه متهم می‌کند، که خودشان نه متن عربی عروه را فهمیده‌اند و نه متنِ فارسی آقای شبیری را، و با کمالِ تعجب، مسأله را وارونه دریافته و در همین چند جمله دچار چند خبط عجیب شده‌اند! اتفاقاً آن نکاحی که در این‌جا جوازش مسلّم فرض شده، مورد زنا است و فقط در مورد شبهه، احتیاط مستحب داده‌اند. ایشان را به دو صفحه قبل از همان کتاب ارجاع می‌دهیم:

«اگر مردى با زنى زنا کرد و هنوز مدت استبراء آن زن نگذشته، مى‌تواند با خواهرش ازدواج کند زیرا نه شبهۀ جمع در نکاح الاختین در او وجود دارد و نه مدت استبراء مزنى بها جزء ایام عدۀ مطلقه شمرده مى‌شود تا ادله‌اى که از ازدواج با خواهر مطلقه در ایام عده‌‌اش منع کرده شامل آن شود... چون عدۀ زنى که مورد وطى به شبهه قرار گرفته مانند عدۀ بائنه است باید بر حسب قواعد بتواند خواهرش را در آن ایام بگیرد. سید مى‌فرماید: ولى احتیاط استحبابى در این است که تا پایان عدۀ او صبر کند...» (درس نکاح آیت الله شبیری، ج9، ص3079-3080).

2- اشتباه دوم

ظاهراً ایشان درک صحیحی از اصطلاح احتیاط مستحب ندارند که در سخنانِ بالا، رعایت احتیاط مستحب را لازم و به منزله «باید» در نظر گرفته، و آن را به عنوان نمونه‌ای از فتاوای علما در تأیید کتاب سه دقیقه در قیامت ذکر می‌کنند! اجتناب از روی احتیاط مستحب در موردِ شبهه، کجا و حرمت نکاح مرتبط با زنا کجا؟!

3- اشتباه سوم

جناب امینی خواه در دقیقه 5 صوت جوابیه می‌فرمایند: «... با خواهر رابطه نامشروع داشته، آن یکی خواهر را تا وقتی با این خواهر رابطه دارد، نمی‌تواند بگیرد؛ بعد که این خواهر را ول کرد، آن یکی را می‌تواند بگیرد، ولی تا وقتی که رابطه نامشروع داشته باشد -قید کرده تو کتاب- حق ازدواج با خواهر او را ندارد و ازدواج آن‌ها باطل است. این مطلبی که تو پاورقی آمده، نظر برخی مراجع، نظر همه مراجع است. این که واضح است! داشته باشد، نه داشته است!...»

در دقیقه 7 نیز می‌فرمایند: «... اگر عربی بلد است این عزیز، اصلا بیاید از رو بخواند ببینیم می‌تواند درست بخواند یا نه؟!... می‌تواند برود دومی را بگیرد. کِی؟ فی مدة استبراء الاولی. با اولی زنا کرده، تو مدت استبراء اولی که این استبراء می شود دورانِ چی؟ دوران عده. اگر اولی تو عده است. تو عده. عده یعنی چی؟ یعنی بینونت. درست است آقا؟ یعنی جدا شدیم از هم. یعنی داشته است؛ نه داشته باشد!... اگر اولی تو عده است هم اشکال ندارد! اگر بعد از عده است که واضح است. تو عده باشد هم اشکال ندارد. به شرطی که رابطه با اولی قطع شده باشد. درست است؟ این چه ربطی به ماجرای کتاب دارد؟... استبراء الاولی کجا بود؟! و همین باعث این مشکل شده بود... کتاب از این بهتر نمی‌شد بگوید!»

ظاهراً جناب امینی‌خواه نه تنها معنای عده و استبراء را به درستی نمی‌دانند، بلکه حتی درک صحیحی از مفهوم کمیت «زمان» ندارند. وقتی گفته می‌شود در مدت استبراء اولی، می تواند با دومی ازدواج کند، یعنی استبراء اولی شرط ازدواج با دومی نیست! نه این که استبراء شرط است، ولی وسطش می تواند ازدواج کند!! چون آن‌چه مهم است پایان مدتِ استبراء است. حرف ایشان مانند این است که کسی بگوید: بعد از طلاق دادن خواهر اول، برای ازدواج با خواهر دوم، اولی باید عده نگه دارد، ولی وسطش هم می شود ازدواج کرد!! بلکه از این هم به مراتب بدتر است؛ زیرا زنا نکاح شرعی نیست که صیغه طلاق و رجعت داشته باشد! استبراء از زنا، به محض جداییِ زانی از زانیه، آغاز می‌شود و مهم پایان مدت است. مقتضای حرف جنابِ امینی‌خواه گویی این است که در داستان مورد بحث، در حالی که آن نگون‌بخت، در مجلس زنا با خواهر اول بوده، عاقد همان لحظه، صیغه عقدش با خواهر دوم را جاری کرده است!

4. اشتباه چهارم

آقای امینی خواه در دقیقه 12 نیز گفته اند: «... اگر با خواهر همسرش زنا کرد، درست شد؟ این‌جا می تواند خواهر دیگر را بگیرد؟... اگر تو ارتباط بودند با هم دیگر، خب این جا دیگر مشخص است؛ وقتی که عقد شرعی دارد با نفر اول، خواهرش را نمی تواند بگیرد، این‌که عقد شرعی است، خدا و پیغمبری است، به طریق اولی، قاعده اولویت است؛ قیاس اولویت است؛ به طریق اولی وقتی که دارد با خواهر زنا می کند، نمی تواند آن یکی خواهر را بگیرد! حالا فقها هم توضیح داده‌اند...»

ایشان قیاسی شگفت‌انگیز کرده‌اند -واوّلُ مَن قاسَ ابلیس- و شگفت‌تر آن که قیاس را هم وارونه ترتیب داده‌اند! توضیح آن که بر خلاف تصوّر عامیانه ایشان، زنا از جهت لزوم رعایت عده و حرمت جمع بین دو خواهر، بر «عقدِ خدا و پیغمبری» اولویت ندارد! برای جای افتادنِ بهتر مطلب، علاوه بر سخنان پیشینِ آیت الله شبیری، به کلماتِ برخی از شارحانِ عروة، ذیلِ همان عبارت پیشین (مسأله 49) توجه بفرمایید:

1. آیت الله سید عبد الاعلی سبزواری، مهذب الاحکام، ج24، ص164

«لعدم الحرمة لماء الزانی و عدم وجوب الاعتداد منه بل عدم وجوب الاستبراء منه أیضا کما یأتی کل ذلک فی أحکام العدد إن شاء اللّه تعالى.»

2. آیت الله سید ابو القاسم الخوئی، المبانی فی شرح العروة الوثقى، ج2، ص360

«بلا إشکال فیه، إذ إنّ الممنوع بحسب النصوص إنّما هو التزویج بالاُخت فی زمان العدّة الرجعیة للاُولى، وحیث إنّ الاستبراء لیس منها، فلا مانع من التزویج بها فی هذه العدّة. هذا کلّه بناءً على وجوب الاستبراء من الزنا. وأما بناءً على القول بعدمه فلا مجال لتوهّم المنع ، وقد عرفت فی محلّه أنّ الاستبراء إنّما یجب علیه إذا أراد أن یتزوجها بعد السفاح دون غیره.»

3. آیت الله علی پناه اشتهاردی، مدارک العروة، ج29، ص349

«مقتضى قوله تعالى وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَیْنَ‌ الْأُخْتَیْنِ‌ تحریم الجمع على النحو الّذی یکون الانفراد مباحا شرعا، و انّما منع من الجمع، فلو کان النکاح غیر مشروع حال الانفراد أیضا فلا یشمله الجمع الکذائی، لحرمة الانفراد فضلا عن الجمع فیحمل ما دلّ‌ على حرمة الأخرى - مع نکاح الأولى - على النکاح الشرعی لا مطلقا، فلو زنا بإحدى الأختین لا یحرم تزویج الأخرى. نعم یقع الکلام فی کون وطی الأولى بشبهة هل یحرّم الأخرى فی عدّتها؟ لصدق الجمع فی الجملة أم لا؟ الأصحّ‌ هو الثانی، لما أشار إلیه الماتن رحمه اللّه من کون العدّة فی حکم البائن. و أمّا وجه الاحتیاط فی عدم التزویج فأمران...»

چنان‌که می‌بینید تمام بحث این است که اصلاً زنا، عقد شرعی و به قول جناب امینی‌خواه «خدا و پیغمبری» نیست و ارزش و اعتبار ندارد تا مشمول حرمت جمع بین الاختین شود! آن وقت جناب امینی‌خواه، مسأله را سر و ته قیاس می‌کنند و گمان می‌کنند، هر چه رابطه مشکل‌دارتر باشد، لابد تشدّد در رعایت عدّه و لوازمش باید بیشتر باشد! مشتاقیم بدانیم این فقهائی که ایشان می فرمایند این قیاس عوامانه را توضیح داده اند چه کسانی‌اند؟!

اشتباهات دیگری نیز در سخنرانی جنابِ امینی‌خواه وجود دارد که فعلاً ترجیح می‌دهیم به همین مقدار اکتفا کرده و وقت بیشتری صرف آن نکنیم.

 

برگرفته از کانال غلوپژوهی

 

نظرات  (۴)

  • محمد قاسم پور
  • احسنت، زیبا بود.

    خودتون نوشته بودید؟

    پاسخ:
    برگرفته از کانال غلو پژوهی در تلگرام بود.

    سلام علیکم.

    بر فرض که این حکم در کتاب اشتباه ذکر شده باشد...

    ‌با یک اشتباه موردی آن هم  در پاورقی کتاب که نمیشود تمام مطالب کتاب را زیر سوال برد...

     

     

    پاسخ:
    وعلیکم السلام
    اشکال در متن داستان است نه در پاورقی.
    نویسنده ادعا می کند این مسأله را شهود باطنی کرده است.
    خب وقتی دروغ بودن بخشی از داستان ثابت شد، کل داستان زیر سؤال می رود.
  • سلمان فارسی
  • سلام

    کسی که دنبال عیب دیگران باشد از عیوب خود غافل شود

    پاسخ:
    وعلیکم السلام

    خوشحالم که این وبلاگ رو پیدا کردم.

    من بعد از خوندن آن سوی مرگ حال بدی داشتم.

    و بعد از اون بود که حالم با سه دقیقه در قیامت هم بد شد، با اینکه دومی رو اول خونده بودم. انگار خوندنش فقط برای اولین بار بود که یه هیجان خاصی ناشی از تازگی رو به وجود آورده بود. وقتی به مطالبش شک کردم دیگه نمی تونست حال عرفانی بهم بده. 

    حال بدم با کند و کاو بین کامنت های زیادی که میگفتن با این کتب متحول شدن و نمازخون شدن، بدتر میشد. چون من اینطوری نشده بودم. و غربت هم به شک هام اضافه می شد. 

    و غالبا میونه ام با کتاب هایی از این دست که کامنت های فراوانِ تشویق و ذوق و غش و ضعف داشته، همین بوده. 

    کاش بعضی سلمان فارسی ها متوجه باشن که وقتی به کسی میگن "دنبال عیب خودت بگرد به جای دیگران" دارن روی دیگران عیب میذارن و کاش احادیث اخلاقی رو طوری نقل نکنیم انگار خودمون اون ها رو خلق الساعه کردیم و ماییم که معصومیم. 

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی