نقش حسین بن حمدان خصیبی در جعل اخبار بابیت محمد بن نصیر
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده: عمیدرضا اکبری
این روزها فراوان میبینیم که برخی از غالیان وطنی که به تازگی با آثار فاسد نصیریان آشنا شدهاند، دم از ارادت خود به ابن نصیر (م حدود270) و البته خصیبی (م346 یا 358) میزنند. هرچند برخی از ایشان فراتر از بابیت رفته، و -بر خلاف تقیه نصیریان سنتی- جعلیات نصیری در الوهیت امام و امثال آن را نیز نشر عمومی میدهند. اما وجه ارادت نونصیریان به پیشوایان نصیری -که پیشتر آنان را چندان نمیشناختند- این است که منابع نصیری مجموعه اخباری در بابیت و مناقب ابن نصیر را به ائمه ع منسوب کردهاند، و برخی اشخاص بیگانه با تاریخ حدیث و اعتبارسنجی را همین کافی است! با عنایت به اهمیت مسأله بابیت، بر قرائن مرتبط با ابن نصیر مروری میکنیم:
اندک آشنایی با میراث نصیریه تردید باقی نمیگذارد، که نصیریان از اواخر قرن 4 بر وامداری دین خود به خصیبی تأکید میکنند، و حتی فراوان خود را علاوه بر «فرقه نصیری» «طائفه خصیبی» شمردهاند. بنابر مجموعهای از پژوهشها، نیز شاخصترین شخصیت در تکوین نصیریه و تراث آن، حسین بن حمدان خصیبی بوده است (نمونه: فریدمن، زندگینامه خصیبی، بنیانگذار فرقه نصیری، ص143-169؛ رحمتی، خصیبی و اهمیت وی در تکوین نصیریه، 1385، سرتاسر؛ عثمان، الخصیبی حیاته وآثاره ویلیه کتاب المائدة؛ [جمال علی، مقدمه بر الرستباشیة؛ Friedman, The Nusayri , p17-43; al-Ḥusayn ibn Hamdān al-Khasībī)
تردیدی نیست که خصیبی به نحو گسترده از میراث خطابیان پیشین بهره برده است؛ اما همو بود که به نصیریه در برابر دیگر غالیان مانند اسحاقیه و مخمسه هویتی جدید بخشید. با این همه، این پرسش جدی وجود دارد که نقش ابن نصیر در شکلگیری نصیریه چیست؟ فریدمن به درستی تصریح کرده که ابن نصیر بیشتر یک مرشد بوده؛ تا یک نویسنده (Friedman, The Nusayri, p16). فراتر، ما در کتاب نصیریه در نسبت تمامی اندک کتب منسوب به ابن نصیر اشکال کردهایم (اکبری، نصیریه، بخش2-2-3)؛ در حالی که قرائن گستردهای بر درستی نسبت عموم آثار خصیبی به او در دست است (همان، فصل2-3).
غیر از این، مجموعه روایات پراکندهای در منابع نصیریه به ابن نصیر منسوب است. اما در حد فحص ما، همه اخبار مسند ابن نصیر، با واسطه خصیبی هستند، و او حلقه مشترک تمامی این اسناد است؛ خواه در آثار خود خصیبی مانند الهدایة، و یا آثار پیروان او مانند المجالس النمیریة ابن مقاتل قطیعی. البته برخی آثار مانند المعارف طبرانی نیز مراسیلی از ابن نصیر دارند؛ ولی مراسیل المعارف اتحاد بالایی با دو کتاب الهدایة و المائده خصیبی دارند؛ در حدی که برخی فصولش دقیقاً مقتبس از آثار خصیبی است (همان، بخش2-3-4).
با این همه، خصیبی مدعی است که در نقل از محمد بن نصیر از مجموعه زیادی از شاگردان ابن نصیر بهره برده است؛ مانند عمویش احمد بن الخصیب، جنان جنبلانی، یحیی بن معین سامری، محمد بن اسماعیل و علی بن عبد الله حسنی و عسکر بن محمد. اما باز در اخبار مسند جز از طریق خصیبی، ردپایی از وجود این مشایخ نیافتیم. البته ابو المفضل شیبانی (م387ق) نیز روایاتش از این نامها (نمونه: دلائل الإمامة، ص158، 384، 423، 497) را از خصیبی سرقت، و اضطرابهایش را تکرار کرده است (نک: اکبری و ذاکری، اتهام ابو المفضل شیبانی به تحریف و جعل اسناد، بخش2-3).
با وجود اتهام شدید خصیبی (ابن غضائری، ص54؛ نجاشی، ص57) اصل وجود این مشایخ با تردید روبرو است. خصوصاً که خصیبی در روایات گستردهاش از این مشایخ اضطراب شدیدی مانند اضافه وسائط اسامی دارد (قس: ابن مقاتل، المجالس النمیریة، ص14، 63؛ الرسالة المصریة، ص450، 457). جالب آنکه محدث و مورخ معاصر ابن نصیر، یعنی سعد اشعری (م301ق) میگوید پس از ابن نصیر نصیریه پراکنده شدند و به چیزی برنگشتند (المقالات و الفرق، ص101) او جانشینان مورد اختلاف ابن نصیر را کسانی ذکر میکند که هیچ یک وسائط ادعایی خصیبی نیستند.
حال چه شده که خصیبی با 80 – 90 سال فاصله با ابن نصیر، با تک واسطههای متنوعی از او نقل میکند؟ در حالی که بنا بر گزارشهایی تا مدتها بر کیش او نبوده است (عصمة الدولة، 2016م، ص49؛ خصیبی، 2001، ص103، 170، 172؛ نیز نک: طبرانی، جواهر، ص94). خصیبی ادعای ملاقات دهها شیخ متقدمتر را نیز دارد (خصیبی، 1419ق، الهدایة الکبرى، ص353-354؛ طبرانی، البحث و الدلالة، ص74)
اما آنچه که بر این تردیدها دامن میزند قرائن آشکار جعل در این اسناد خصیبی است. مثلاً:
و عنه عن محمّد بن إسماعیل الحسنیّ عن أبی الحسن صاحب العسکر احتجب عن کثیر من الشّیعة إلّا عن خواصّه فلمّا أفضى الأمر إلى الحسن ع کان یکلّم الخواصّ و غیرهم من وراء السّتر... توفّی المعتمد و... و بویع لجعفر المقتدر باللّه بذی القعدة سنة خمسة و تسعین و مائتین و کانت کتبه و دلائله و توقیعاته ع تخرج على ید أبی شعیب محمّد بن نصیر بن بکر النّمیریّ البصریّ فلمّا توفّی خرجت على ید جدّته أمّ أبی محمّد ع و على ابنه محمّد بن عثمان. (الهدایة الکبری، ص367)
از اضطراب سند بگذریم که در ابتدا به نظر میآید قرار است از امام هادی ع نقل کند، ولی در ادامه وقایع غیبت را نیز میگوید. خصیبی از شیخ ادعاییش حسنی نقل کرده که توقیعات پس از محمد بن نصیر، بر دست فرزندش محمد بن عثمان (!) خارج میشد. پر واضح است. که محمد بن عثمان بن سعید وکیل امام عصر فرزند ابن نصیر غالی نیست! جاعل عجول با سرعت نام عثمان بن سعید را در اصل خبر با ابن نصیر عوض کرده، ولی از اصلاح ادامه خبر غفلت کرده است. تحریر امامی اصیل که از آخر گزارش برجامانده چنین است:«و کانت توقیعات صاحب الأمر ع تخرج على یدی عثمان بن سعید و ابنه أبی جعفر محمّد بن عثمان إلى شیعته و خواصّ أبیه» (طوسی، الغیبة، ص356) چنانکه ابتدای خبر نیز در منابع به صورت مجزا آمده است (اثبات الوصیة، ص273).
پیشتر (https://t.me/gholow2/298) به شواهد دیگری نیز اشاره کردیم که انگشت اتهام در جعل اخبار بابیت محمد بن نصیر را به سوی خود خصیبی میبرد، چه مستقیماً روایت بابیت ابن نصیر را به منازعان او مانند شلمغانی و سران اسحاقیه نسبت داده است. البته اینها غیر از دیگر اشکالات تاریخی و کلامی این دست اخبار او است. ان شاء الله در پژوهشی مفصل قرائن گستردهای از سندسازی خصیبی به دست خواهیم داد. همچنین در بخش کوچکی از شواهد گسترده رمزگویی غلو در الهدایة نیز اشاره کردیم (نمونه: t.me/gholow2/1904 و t.me/gholow2/1970).
خلاصه آنکه وضعیت ابن نصیر در منابع نصیری شدیداً مبهم است. در حالی که خصیبی که وضع و آثارش معلوم است، شدیداً دروغپرداز، جاعل و البته مهمترین نظریهپرداز نصیریان است. در واقع ما وجود خارجی ابن نصیر از آثار غیر نصیری را بهتر میتوانیم ثابت کنیم. و البته در همه منابع چیزی جز شخصیتی شدیداً غالی از او سراغ نداریم.
- ۰۰/۰۲/۱۱