کتاب مولد النبی، اثر شیخ مفید یا نسخهای از الهدایة خصیبی؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم
کتاب مولد النبی، اثر شیخ مفید یا تحریری از الهدایة خصیبی؟
عمیدرضا اکبری
سید بن طاوس در سه موضع از آثارش مطلبی را از کتاب «مولد النبی و موالید الاوصیاء» نقل کرده و آن را به شیخ مفید نسبت داده است. (إقبال الأعمال، ج۲، ص۵۹۸؛ اللهوف، ص۶۶؛ نیز نک: کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ص۴۲۶) و در موردی نیز تصریح کرده که این کتاب حاوی معجزات ائمه است، که البته در کتاب ارشاد شیخ مفید نیامده است (فرج المهموم، ص۲۲۴). موضوع روایاتی که سید از این کتاب نقل کرده نیز مرتبط با بحث معجزات است، و البته اینها در اینکه نام چنین کتابی مولد النبی باشد، تردید ایجاد میکند.
نام کتاب «مولد النبی و موالید الاوصیاء» را در میان آثار شیخ مفید در فهارس نیافتیم. اما هر سه نقل ابن طاووس در کتاب الهدایة الکبری اثر حسین بن حمدان با اسناد خاص غلات یافت می شود. (الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۱۹۵، ۲۰۶، ۳۲۷) و قبل از سید بن طاوس کسی را نیافتیم که از این کتاب نام ببرد و بعد از او نیز کسی را نیافتیم که غیر مطالب سید بن طاوس چیزی درباره این کتاب نقل کرده باشد.
روایات مذکور آسیبهای مهمی دارد (نمونه نک: رفعت، بازخوانی نقادانه و واکاوی روایات عاشورایی کتاب الهدایة الکبری، ص۱۴۲-۱۴۳)، فضای آن با الهدایة متناسب است، و اتحاد الفاظ آن با الهدایة و نبود آن در دیگر منابع برخی را بر آن داشته، منبع مفید را الهدایة بدانند. (همان) با این حال چنین روایاتی با روحیه شیخ مفید تناسب ندارد (نیز نک: تعلیقات صادقی بر لهوف، ص۱۳۶-۱۳۸)، بلکه سید میگوید دیگر روایات کتاب را هم مفید در ارشاد نیاورده است. اما اینکه همه روایات منقول از این کتاب در الهدایة آمده، انتساب کتاب را به مفید با چالش جدی مواجه میکند. زیرا شیخ مفید در کتبش از آثار خصیبی استفاده نکرده است.
احتمال اتحاد روایات دو کتاب به خاطر داشتن منبع مشترک نیز بسیار بعید است. زیرا با وجود اینکه یکی از این روایات (الهدایة الکبری، ص۱۹۵) در اخبار سعد اشعری آمده (الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۱۰) اما الفاظ متن «مولد النبی» مطابق با تحریفات متداول الهدایة الکبری است (قس: فرج المهموم، ص۲۲۴) روایت لهوف نیز از منفردات الهدایة و حاوی اغلاط بسیار است، که از شاخصههای الهدایة است. به ویژه که روایات ابن طاووس در سه باب متفاوت از الهدایة است. و احتمال اینکه به صورت اتفاقی همه این روایات به خاطر استفاده از منبع مشترک مانند هم شده باشد، منتفی است.
از آن جا که ابن طاوس بسیاری از کتب را به نحو وجاده نقل می کند، اشتباهاتی در انتساب کتب و شناخت هویت آنها در آثار او دیده میشود؛ مثلاً دلائل الإمامة را به محمد بن جریر طبری نسبت داده (إقبال الأعمال، ج۱، ص۶) یا معافی بن زکریا (م۳۹۰) را شیخ بخاری (م۲۵۶) شمرده (الطرائف، ج۱، ص۲۴۱) و نیز در اصل خلط و تسرّی اسنادِ «تاریخ اهل البیت» مطالبی درباره وفات امام حسن عسکری (ع) و ولادت امام عصر و وکلاء اربعه (مهج الدعوات، ص۲۷۶؛ الطرائف، ۱/ ۱۸۴) از نصر بن علی الجهضمی روایت کرده در حالی که جهضمی متوفّای ۲۵۰ق است (سمعانی، الانساب، ۳/ ۴۳۷؛ خطیب، تاریخ بغداد، ۱۳/ ۲۹۱).
نسبت دادن کتب غلات یا کتب مجهول الهویة به مشایخ مشهور شیعه نمونههای زیادی دارد مانند نسبت دادن عیون المعجزات به سیّد مرتضی و یا نسبت دادن مصباح الانوار به شیخ طوسی. از طرفی الهدایة نیز با نامهایی گوناگونی خوانده شده است (اکبری، نصیریه، بخش۴-۲، در دست انتشار). چنان که میدانیم هر بخش از الهدایة با ذکر مولد هر معصوم و ویژگیها و نامهای او آغاز میشود. لذا از کتاب الهدایة با عنوان «تاریخ الائمة» (نجاشی، ۶۷) یا «کتاب فی احوال الائمة و دلائلهم» (مامقانی، صحیفة الأبرار، ج۵، ص۱۵۹؛ میرجهانی، نوائب الدهور، ج۳، ص۱۱۱) نیز یاد کردهاند. بنابراین با توصیفات سید بن طاوس از نسخه کتاب و روایات آن که در الهدایة آمده، به احتمال قوی این اثر نسخهای از الهدایة بوده که در عنوان و نام مؤلف آن اشتباه رخ داده است. خصوصاً که الهدایة تحریرهای گوناگونی هم داشته که گاهی این تحریرها را کتابهای جداگانهای پنداشتهاند (برای نمونه: نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/ ۴۷۴؛ ۱۵/ ۱۵۴).
گفتنی است شیخ آقا بزرگ تذکر داده که علاوه بر ابن طاووس، احمد بن سلیمان بن على بحرانى (زنده در اول ق۱۲) در «عقد اللئالى» از کتاب مولد النبی روایت کرده است. (الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج۲۳، ص۲۷۷) دسترسی به عقد اللئالی ممکن است ما را در شناخت بیشتر نسخه یاری دهد.
شیخ احمد بن سلیمان بن علی بحرانی
افندی کتاب عقد اللال فی مناقب الال این شیخ احمد را که با تعبیر «وفقه الله تعالی» از او یاد کرده، در بحرین دیده است و می گوید که کتابی نیکو در مناقب است که بخش اخیرش مثالب خلفاست. سپس می افزاید: وی از برخی از کتب غریبه نقل کرده و گمان می رود که همه آن کتابها نزد وی یا پیش والد مرحومش موجود بوده است. پدرش از افاضل علمای بحرین بود که برخی از علمای [فعلی] بحرین نزد وی درس خوانده بودند و از آن جمله همین شیخ جلیل، سلیمان معاصر است.
میرزا عبدالله افندی و یادداشت های وی در باره میراث مکتوب شیعه در بحرین
پدیدآور: رسول جعفریان
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران (historylib.com)