آثار

موضوعات مختلف دینی به ویژه اعتبارسنجی احادیث و گزارش‌های تاریخی

آثار

موضوعات مختلف دینی به ویژه اعتبارسنجی احادیث و گزارش‌های تاریخی

آثار


بایگانی
آخرین نظرات

بررسی روایتی از حسین بن حمدان در الغیبه طوسی

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۱۳ ق.ظ

💠 تاملی در روایتی از حسین بن حمدان در الغیبه طوسی

                                                                         عمیدرضا اکبری

آقای مدرسی طباطبایی در کتاب مکتب در فرایند تکامل، چاپ دوم، ص28 به روایتی از الغیبة شیخ طوسی (ص355) استناد کرده تا نشان دهد وکالت جناب عثمان بن سعید عمری صرفاً مالی بوده است! و البته در همان جا از این هم فراتر رفته و همه توثیقات ائمه متاخر را مالی دانسته است! سند خبر چنین است:

 

روى أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ نُوحٍ أَبُو الْعَبَّاسِ السِّیرَافِیُّ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو نَصْرٍ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ بُرَیْنَةَ الْکَاتِبِ قَالَ حَدَّثَنِی بعض الشراف من الشیعة الامامیة اصحاب الحدیث قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَبَّاسُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّائِغُ قَالَ حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْخَصِیبِیُ‏ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیَّانِ قَالا دَخَلْنَا عَلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ ع بِسُرَّ مَنْ رَأَى وَ بَیْنَ یَدَیْهِ جَمَاعَةٌ مِنْ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ حَتَّى دَخَلَ عَلَیْهِ بَدْرٌ خَادِمُهُ فَقَالَ یَا مَوْلَایَ بِالْبَابِ قَوْمٌ شُعْثٌ‏ غُبْرٌ فَقَالَ لَهُمْ هَؤُلَاءِ نَفَرٌ مِنْ شِیعَتِنَا بِالْیَمَنِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ یَسُوقَانِهِ إِلَى أَنْ یَنْتَهِیَ إِلَى أَنْ قَالَ الْحَسَنُ ع لِبَدْرٍ فَامْضِ فَائْتِنَا بِعُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ الْعَمْرِیِّ فَمَا لَبِثْنَا إِلَّا یَسِیراً حَتَّى دَخَلَ عُثْمَانُ فَقَالَ لَهُ سَیِّدُنَا أَبُو مُحَمَّدٍ ع امْضِ یَا عُثْمَانُ فَإِنَّکَ الْوَکِیلُ وَ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ عَلَى مَالِ اللَّهِ وَ اقْبِضْ مِنْ هَؤُلَاءِ النَّفَرِ الْیَمَنِیِّینَ مَا حَمَلُوهُ مِنَ الْمَالِ ثُمَّ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالا ثُمَّ قُلْنَا بِأَجْمَعِنَا یَا سَیِّدَنَا وَ اللَّهِ إِنَّ عُثْمَانَ لَمِنْ خِیَارِ شِیعَتِکَ وَ لَقَدْ زِدْتَنَا عِلْماً بِمَوْضِعِهِ مِنْ خِدْمَتِکَ وَ إِنَّهُ وَکِیلُکَ وَ ثِقَتُکَ عَلَى مَالِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ نَعَمْ وَ اشْهَدُوا عَلَى أَنَّ عُثْمَانَ بْنَ سَعِیدٍ الْعَمْرِیَّ وَکِیلِی وَ أَنَّ ابْنَهُ مُحَمَّداً وَکِیلُ ابْنِی مَهْدِیِّکُمْ.

 

با توجه به این که حسین بن حمدان از محمد بن اسماعیل الحسنی و علی بن عبدالله الحسنی فراوان نقل می کند و نام این دو در روایات غیر او یا نیست یا کمتر یافت می شود و موارد اندکی هم که هست مانند دلائل الامامة احتمالاً جعلی است؛ الحسین بن احمد الخصیبی تحریف شده ی الحسین بن حمدان الخصیبی است.

شاهد روشن این که همین روایت به صورت کامل به عنوان اولین حدیث بخش وکلاء در الهدایة الکبری آمده است. در متن الغیبه با عبارت «فی حدیث طویل یسوقانه» حدیث تقطیع شده اما در الهدایة الکبری متن کامل آمده است.

 

نکته مهمی که در متن این روایت وجود دارد تأکید بر وکالت در مال است:

 

«یَا عُثْمَانُ فَإِنَّکَ الْوَکِیلُ وَ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ عَلَى مَالِ اللَّهِ وَ اقْبِضْ مِنْ هَؤُلَاءِ النَّفَرِ الْیَمَنِیِّینَ مَا حَمَلُوهُ مِنَ الْمَالِ... إِنَّهُ وَکِیلُکَ وَ ثِقَتُکَ عَلَى مَالِ اللَّهِ تَعَالَى»

 

اهمیت این نکته از آن رو است که طبق عقیده نصیریه محمد بن نصیر «باب» امام بوده است ولی عثمان بن سعید و فرزندش «وکیل امام در امور مالی» همچنان که به ادعای آنان سلمان «باب» امام بوده است نه «وکیل» او.

با توجه به این که سفارت سفراء اربعه -رحمة الله علیهم- با دلائل قطعی و روشن ثابت شده بود؛ این جماعت دین ستیز مجبور بوده اند برای توجیه بابیت دروغین سران خود دست به چنین تفکیکی بزنند و بابیت را از وکالت جدا کنند!! (هر چند این تفکیک منجر به تناقضاتی هم می شود مثلا در مورد مفضل بن عمر که وکالت مالی او نیز مطرح شده است.)

در حالی که از نظر امامیه بابیت این جماعت دروغ است و وکالت سفراء اربعه نیز تنها در اموال نیست؛ بلکه اینان رابط شیعه و امام در همه مسائلی که نیاز و امکان ارتباط وجود داشته، بوده اند. (سؤالات علمی، درخواستها، کسب تکلیف، امر و نهی های امام و...)

 

حسین بن حمدان در بخش وکلاء با آوردن چند روایت جعلی سعی کرده است که این تفکیک را بین وکالت مالی و بابیت تبیین کند؛ اولین حدیثی که در همین بخش آورده است همین روایت موجود در الغیبه است. البته در بخشی از آن نیز که در الغیبه نیامده شبهات دیگری وجود دارد.

درباره سند روایت الغیبه متذکر می شوم که ابوالعباس بن نوح آن را مستقیماً از الهدایة روایت نکرده است؛ بلکه از هبه الله بن احمد و ظاهراً از کتاب اخبار الوکلاء او نقل نموده. نجاشی درباره هبة الله گوید: رأیت أبا العباس بن نوح قد عول علیه فی الحکایة فی کتابه أخبار الوکلاء. (رجال النجاشی؛ ص440)

هبة الله نقل آن را به «بعض الشراف من الشیعة الامامیة اصحاب الحدیث» نسبت داده است که این نحو اسناد نیز محل تأمل است.

 

نظرات  (۱)

به جمع کاربران بلاگ بیان خوش آمدید.
این یک نظر آزمایشی است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی